جدول جو
جدول جو

معنی آل دابویه - جستجوی لغت در جدول جو

آل دابویه
دابویه پسر گیل گاوباره بود و سلسله ی گاوبارگان دابویهی را
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ یَ)
دیالمۀ کردستان که از 398 تا 443 ه. ق. در همدان ونهاوند فرمانروایی به استقلال داشته اند. مهمترین ایشان علاءالدوله ابوجعفر محمد بن دشمنزیار بن کاکویه پسر خال مجدالدولۀ دیلمی و پسرش ظهیرالدین فرامرز علی وبعد از ایشان گرشاسب بن علاءالدوله و ابوحرب بن علاءالدوله است که اولین در همدان و نهاوند و دومین در نطنزحکومت داشته است. و انقراض آنان به دست سلاجقه بود
لغت نامه دهخدا
(لِ یَ)
خانوادۀ ایرانی نژاد از اولاد بویه نام دیلمی که از 320 تا 448 ه. ق. در ایران جنوبی و عراق فرمانروائی به استقلال داشته اند. آل بویه را نظر بدیلمی بودن، دیالمه نیز خوانده اند. مؤسس سلطنت دیالمه علی عمادالدوله از امرای مرداویج بن زیار و حسن رکن الدوله و احمد معزالدوله پسران بویۀ دیلمی بوده اند. این سه پسر ولایات بدست آورده رامیان خود تقسیم کردند و چهارده تن از اولاد و اعقاب آنها هرکدام در قسمتی از مملکت اسلاف خود حکومت مستقل داشته و به مناسبت قلمرو حکمرانی خود بدیالمۀ فارس و دیالمۀ عراق و اهواز و کرمان و دیالمۀ ری و همدان و اصفهان و دیالمۀ کردستان موسوم شده اند. انقراض دیالمه بر دست آل کاکویه و غزنویان و سلجوقیان بوده است و آنان را بویهیّون نیز نامند. و ابواسحاق ابراهیم بن هلال صابی متوفی به سال 386 را تاریخی است از این دودمان به نام تاجی، و نیز جمال الدین علی بن یوسف قفطی وزیر، تاریخی دیگر در شرح حال آنان کرده است
لغت نامه دهخدا
تصویری از آل بویه
تصویر آل بویه
خاندان بویه
فرهنگ واژه فارسی سره
شاخه ای از فرمان روایان پادوسبانی که از اولاد و احفاد گیل
فرهنگ گویش مازندرانی
از سلسله های ایرانی برخاسته از شمال ایرانبنیانگذاران سلسله
فرهنگ گویش مازندرانی